جستجوگر

نویسندگان

آمارگیر

  • :: آمار مطالب
  • کل مطالب : 152
  • کل نظرات : 38
  • :: آمار کاربران
  • افراد آنلاين : 2
  • تعداد اعضا : 293
  • :: آمار بازديد
  • بازديد امروز : 2,278
  • گوگل امروز : 7
  • بازديد هفته : 6,175
  • بازديد سال : 103,101
  • بازديد کلي : 1,152,968
  • :: اطلاعات شما
  • آي پي : 3.147.67.195
  • مرورگر : Safari 5.1
  • سيستم عامل :

تبلیغات متنی

    کدستان http://moisrex.rozblog.com/

    روزیکس http://www.rozex.rozblog.com/

    آکــــــو http://acoo.ir/

    سه نفری http://www.3nafari.ir/

عنوان پاسخ بازدید توسط
41 4667 ramsar
4 1465 admin
15 3307 admin
4 1671 sazgar
3 2030 ghorbanpour
5 30823 admin
1465 64436 admin
0 1115 anita
0 1009 anita
0 954 anita
0 986 anita
0 1008 anita
0 964 mahla

زبان مازَندَرانی (مازنی، مازرونی، طبری یا تبری) نام یکی از زبان‌های ایرانی شمال‌غربی است که در گروه زبان‌های کنارهٔ دریای خزر قرار دارد.

زبان مازَندَرانی (مازنی، مازرونی، طبری یا تبری) نام یکی از زبان‌های ایرانی شمال‌غربی است که در گروه زبان‌های کنارهٔ دریای خزر قرار دارد. این گروه شامل زبانهای زازاکی، گورانی، هرزندی، تالشی، گیلکی، مازندرانی و سمنانی می‌باشد که از دیدگاه تاریخی به زبان پهلوی اشکانی وابسته‌اند.

پراکندگی زبانی

زبان مازندرانی تنها در کشور ایران تکلم می‌شود. پراکندگی این زبان در نیمه شمالی این کشور است و به جز استان مازندران که نام این زبان از آن گرفته شده در استان‌های گلستان، تهران و سمنان نیز در میان برخی مردم بومی آن مناطق رواج دارد. پاره‌ای از ایل‌های کوچ‌نشین که در شمال ایران به سر می‌برند نیز مازندرانی‌زبان هستند.

این زبان در

استان مازندران

مناطق غربی استان گلستان مانند بندرگز، کردکوی، گرگان، علی‌آباد کتول

مناطق شرقی و شمالی استان تهران مانند فیروزکوه، دماوند، رودبار قصران

مناطق شمالی استان سمنان مانند شهمیرزاد، چاشم، فولاد محله

همچنین در بین برخی از ایلات و عشایر همچون الیکاییهای گرمسار رواج دارد.

لهجه‌ها

بررسی کارشناسانه در جلگه‌ها و سپس نواحی کوهستانی موجب شناسایی دوازده لهجه مختلف درمازندران شده است:

منطقه کردکوی: شامل هزار جریب شرقی، شاه کوه زیارت، بالاجاده، رادکان، گز شرقی و غربی و روستاهای غیر ترکمن نشین از زنگی محله گرگان و چهاردانگه تا گلوگاه.

منطقه بهشهر: شامل چهاردانگه هزارجریب از سورتی تا کیاسر و روستاهای مناطق جلگه‌ای از گلوگاه، شاه کیله تا انتهای منطقه قره طغان و رودخانه نکارود.

منطقه ساری: شامل چهاردانگه از کیاسر تا کوهستانهای دودانگه، جلگه‌های مابین میان دورود و جلگه‌های مناطق غربی تجن رود تا جویبار.

منطقه قائمشهر: شامل مناطق کوهستانی فیروز کوه، سوادکوه و روستاهای جلگه‌ای حد فاصل بین کیاکلا، جویبار و روستاهای کوهپایه‌ای بیشه سر.

منطقه بابل: از مناطق کوهستانی چلاو آمل تا بندپی، امامزاده حسن در سمت غربی آلاشت و نواحی جلگه‌های حد فاصل فریدونکنار، بابلسر، بهنمیر، کیاکلا تا روستاهای کوهپایه‌ای کهنه خط، گنج افروز و بابل کنار.

منطقه آمل: از کوهستانهای بندپی تا چلاو، لاریجانات، نمارستاق و کلارستاق آمل تا حوالی امامزاده هاشم و جلگه‌های دو سمت هراز، دشت سر و محمود آباد و کوهپایه‌ها و جلگه‌های جاده چمستان، میان آمل و نور.

منطقه نور و نوشهر: شامل بخشی از روستاهای بیرون بشم، کجور، محال ثلاث و جلگه‌های حد فاصل سرخ رود تا رودخانه چالوس.

چالوس و تنکابن شرقی: شامل مناطق کلارباستانی، برخی از روستاهای کوهپایه‌ای منطقه بیرون بشم ولنگا و نواحی جلگه‌ای از آب چالوس و عباس آباد و رودخانه نشتا به مرکزیت عباس آباد.

تنکابن مرکزی: شامل لهجه‌های دوهزار و سه هزاری و خرم آبادی و گلیجانی و چالکش یعنی جلگه‌های حد فاصل آب نشتا تا آب شیرود.

منطقه علی آباد کتول: شامل نواحی روستایی کوهستانی شمال شاهوار و مناطقی چون کتول، پیچک محله، محمود آباد، فاضل آباد و جلگه‌های غیرترکمن نشین بلوک استارآباد قدیم.

منطقه قصران باستانی: شامل مناطق اوشان، فشم، شمشک، گاجره و روستاهای کوهپایه‌ای توچال تا مناطق غربی رودخانه جاجرود.

منطقه دماوند: شامل نواحی کوهستانی شهرستان دماوند، رودهن، بومهن تا فیروزکوه.

قصران باستانی

زبان عمومی مردم قصران لهجه‌ای از زبان باستانی پهلوی رازی است که زبان طبری یا مازندرانی، که از ریشه‌ی زبانهای دیرین ایرانی است، و عربی و اندکی ترکی، بدان درآمیخته و از زبان دری نیز در قرون اسلامی تاثیر یافته است، و هر چه از ری به مازندران نزدیک تر شوند بر میزان لهجه‌ی مازندرانی به همان نسبت افزوده می‌شود، چنانکه در لهجه‌ی میگون و شهرستانک و لالان و زایگان و روته و گرمابدر و شمشک و دربندسر لهجه‌ی مازندرانی غلبه دارد. آن لمبتون در کتاب Three Persian Dialects در سال 1938 به بررسی گویش ولاترو/ولایت‌رود که جزو گویشهای منطقه قصران می‌باشد، پرداخته است.

تاریخ زبان

نویسندگان مسالک و ممالک در نخستین قرنهای اسلامی در ذیل گفتار دیلمان و طبرستان از این گویش یاد می‌کنند. ابوعبدالله مقدسی می‌گوید: «زبان کومش و گرگان به هم نزدیک است. ها بکار می‌برند و می‌گویند هاکن و هاده و آن را حلاوتی‌ست، و زبان مردم طبرستان بدانها نزدیک است مگر در آن شتاب است». از این گونه نوشته‌ها فقط پیداست که گویش طبری را در قرنهای نخستین اسلامی بازشناخته‌اند ولی از آنچه در ادامه می‌آید می‌توان دریافت که به این گویش نوشته‌ها و شعرهایی بوده که امروز پاره‌ای از آنها به ما رسیده‌است. این نامها و نوشته‌های اندک نشان می‌دهد که چون طبرستان پس از برافتادن شاهنشاهی ساسانی مدتها از دایره نفوذ خلافت بیرون بوده و چندین قرن حکومت محلی داشته این گویش دارای سنت ادبی شده و این سنت پس از برافتادن آن حکومتها از میان رفته است.

آثار از میان رفته
1 - مرزبان نامه از اسپهبد مرزبان بن رستم (سدهٔ چارم) که متن طبری آن از دست رفته و دو ترجمه فارسی از آن به جا مانده است.
2 - نیکی نامه دیوان شعر همین اسپهبد که ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان از آن به عنوان «دستور نظم طبرستان» یاد کرده است.
3 - باوند نامه تاریخ طبرستان به شعر بوده که در میانهٔ سده‌های پنجم و ششم گرد آورده بودند.
4 - شکره در نوروزنامه خیام از آن نام برده شده است.

آثار بازمانده
از آثار نظم و نثر طبری قرون چهارم تا نهم هجری، تنها ابیات و عباراتی پراکنده در لابلای سطور قابوس نامه، تاریخ طبرستان ابن اسفندیار، تاریخ رویان اولیاءالله آملی و تاریخ طبرستان و رویان و مازندران ظهیرالدین مرعشی بر جای مانده است. همه این آثار را صادق کیا بررسی کرده و داوود منشی زاده کار او را دنبال کرده است (نیز رجوع کنید: هَمِّر، ۱۹۱۳؛ بهار، ۱۳۱۶؛ ادیب طوسی، ۱۳۳۲؛ عمادی، ۱۳۵۹).
همچنین شش دوبیتی طبری در میان برگه‌های نسخه‌ای خطی از دیوان نظامی گنجوی، محفوظ در کتابخانه ملی پاریس، الحاق شده که محمد قزوینی آنها در «مسائل پاریسیه»ی خود ظبط کرده است (افشار، ۱۳۸۳) و نیز چهار بیت طبری در جامع الالحان عبدالقادر مراغی ثبت است.(صادقی، ۱۳۷۳). افزون بر اینها مفردات و ترکیبات طبری قدیم را در جای جای تاریخ مازندران شیخ علی گیلانی (سدهٔ یازدهم)، تحفة المؤمنین حکیم مؤمن تنکابنی (سدهٔ یازدهم)، فرهنگ انجمن آرای ناصری، فرهنگ آنندراج و ... می‌توان یافت. عموم اینگونه لغات شامل نام گیاهان و جانوران و خوراک و پوشاک و اصطلاحات مدنی و جغرافیایی است (کیا، ۱۳۲۶؛ عمادی، ۱۳۶۲؛ صمدی، ۱۳۷۲؛ قاسمی، ۱۳۸۳).

ترجمه‌هایی از عربی به طبری

آنچه میراث مکتوب طبری را از دیگر زبانها ممتاز می‌سازد وجود چندین ترجمه از قرآن کریم و ترجمه‌ای از مقامات حریری است. روشی که در عموم این آثار اختیار شده ترجمهٔ کلمه به کلمه در زیر هر سطر از متن عربی‌ست و عیبش آن است که استخراج نحور زبان مقصد (طبری) را دشوار می‌سازد.

نسخه قرآن کتابخانهٔ لژ بزرگ اسکاتلند

خوشبختانه نسخه قرآن اسکاتلند از دسترس زبانشناس برجسته‌ای چون اِلون ساتن بیرون نبوده است. وی در سال ۱۹۶۳، در بررسی جامع این ترجمه میان سطری نسخه قرآن محفوظ در کتابخانهٔ لژ بزرگ اسکاتلند، زمان آن را در حدود سده دوازدهم هجری/ هجدهم میلادی و زبانش را از حوزهٔ گویشی دریای خزر برآورد می‌کند گو اینکه برخی ویژگی‌های گویشی آن نه گیلکی‌ست نه مازندرانی. از ۱۷۰۰ لغت مندرج در متن ۶۰۰ فقره محلی و باقی فارسی است. مطالعه الول ساتن تطور تاریخی صامتها، صرف، نحو و واژگان را در بر می‌گیرد.

ترجمه طبری مقامات حریری

ترجمه مقامات الحریری در نسخه‌ای در کتابخانهٔ ملک تهران نگهداری می‌شود و دارای ۱۸۹ برگ است. صادق کیا(۱۳۲۳) در ارزیابی کوتاهی ترجمه را از اوایل قرن هفتم برآورد کرده اما فضل الله پاکزاد(۱۳۸۴) در مطالعه‌ای که از شش مقامهٔ نخست متن به عمل آورده تاریخی قدیمی‌تر از قرن نهم و دهم هجری برای آن قائل نمی‌شود.

نسخه قرآن خاندان سورتیجی

ترجمهٔ دیگری از قرآن در خاندان سورتیجی در شهر ساری نگهداری می‌شود و داری ۲۵۰ برگ است. متن حاوی نیمه دوم قرآن منهای سوره‌های کوتاه آخر است و حدوداً بیش از یک سوم کتاب آسمانی را در بر می‌گیرد و زبان ترجمه به زبان مقامات الحریری نزدیک است؛ بنابراین قدمت آن ممکن است به سدهٔ هفتم هجری برسد. به عنوان مثال آیه‌ای از قرآن بدین صورت ترجمه شده است:

«یا ایها النّاس اِتّقوا ربّکُم انّ زلزله السّاعه شییٌ عظیم» ای مردمون بترسین شما خیا را کی زمین‌لرز قیومتی جیش وزرک

دو نسخه قرآن کتابخانهٔ مجلس

نسخه‌های خطی دو ترجمه طبری قرآن در کتابخانهٔ مجلس نگهداری می‌شود: یکی به شماره ۱۲۲۷۸ در ۳۱۸ برگ با عنوان «تفسیر قرآن با ترجمه طبری جلد اول» و دیگری به شماره ۱۷۹۸۲ در ۳۸۸ برگ با عنوان «تفسیر قرآن از سورهٔ مریم تا آخر با ترجمهٔ فارسی و طبری کهن» که در ذیل بررسی می‌شود.

در تصویر، سورهٔ کوثر قرآن به همراه ترجمهٔ طبری کهن

 در تصویر، سورهٔ کوثر قرآن به همراه ترجمهٔ طبری کهن

 ترجمه زیدی قرآن کریم به زبان طبری

از آثار ارزشمند طبری قدیم ترجمه‌ای است از قرآن کریم از سورهٔ مریم تا آخر با ترجمه فارسی و طبری کهن که به شماره ۱۷۹۸۲ در کتابخانه مجلس نگهداری می‌شود. شهاب‌الدین حسینی نجفی مرعشی پشت جلد کتاب می‌نویسد: «آنچه به نظر حقیر آمد پس از ملاحظهٔ بسیار مختصر: در حواشی آیات شریفه تفسیری است ملتقط از کشاف، بیضاوی، تفسیر ناصر کبیر از ائمهٔ زیدیهٔ جدامی سید مرتضی، تفسیر ثعلب، تفسیر سُدّی و کسی که تفسیر به امر او نوشته شد اسمش ملاحاجی پسر فقیه مازندرانی دیلمی از اعلام زیدیه می‌باشد. آنچه به نظر حقیر می‌رسد تفسیر تالیف علامه بحّاثه شیخ مجدالدین مازندرانی است از اعلام زیدیه که در حدود سنه ۷۰۰ فوت شد (والعم عندالله). نفاست نسخه از حیث قدم و مشتمل بودن بر لغات مازندرانی ست و علاوه مشتمل است بر کلمات بعضی از علما زیدیه در تفسیر آیات شریفه قـرآن»

به عنوان مثال در ترجمه سوره کوثر آمده است:

 

«إنّا أعطَیناکَ الکَوثَرَ» اما ترا هادائیم یا محمد (ص) وهشتی خونی چشمه

«فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانحَر» نماج بکن، تی خیا شکر بجار دنی بره، دیم هاقبله کن، قربان بکن

«إنَّ شانِئَکَ هوَ الأَبتَرُ» که ترا بزا نوم بوسته اونه

در تصویر، سورهٔ قدر قرآن به همراه ترجمهٔ طبری کهن
در تصویر، سورهٔ قدر قرآن به همراه ترجمهٔ طبری کهن

آثار سده نوزدهم میلادی

آثاری که تا کنون یاد شد، گرچه طبری یا خویشاوندی نزدیک است، غالباً ناقص و ناخواناست و سیمای زبان را بدرستی نشان نمی‌دند و برای مازندرانیان معاصر بدرستی مفهوم نیست. نخستین آثاری که زبان طبری را تمام و کمال به ما عرضه می‌دارد مربوط به نیمه اول سدهٔ نوزدهم میلادی است. این آثار حاکی از آن است که در دویست سال اخیر مازندرانی دستخوش دگرگونی مهمی نشده است.

نصاب طبری

یادگار پر و پیمان این عصر نصابی است که امیر تیمور قاجار ساروی مشهور به امیر مازندرانی، در عهد محمد شاه قاجار سرود. در این اثر ۸۵۳ لفت مازندرانی و برابر فارسی هرکدام در چند بحر عروض به رشته نظم کشیده شده است. این لغات را صادق کیا از روی سه نسخه استخراج کرده و در واژه‌نامهٔ طبری(۱۳۲۷) تنظیم نموده است.

کوشش‌های خاورشناسان

آثار دیگر مازندرانی از سدهٔ نوزدهم مرهون کوشش‌های خاورشناسان و کنجکاوی جهانگردان است: الکساندر خوجکو(۱۸۴۲)، ایلیا برزین(۱۸۵۳)، گریگوری والریانویچ ملگنوف(۱۸۶۱٬۶۸)، برنهارد دارن(۱۸۶۲٬۷۵)، ژاک دمورگان(۱۹۰۴) در تالیفات خویش مقدار قابل توجهی لغات و اصطلاحات و عبارات و اشعار مازندرانی ثبت کرده‌اند.

در اینجا باید از متون منثور مازندرانی نیز یادکرد که به توصیهٔ اروپائیان نوشته شده یا از فارسی ترجمه شده است:
1 - ترجمه بخشی از طوفان البکاء (برزین ۱۸۵۳، ج۲، ص ۷۲-۷۹)
2 - ترجمه چندین حکایت فارسی، از جمله حکایات گلستان سعدی (دارن ۱۸۶۰٬۶۶، ج۲، ص ۱-۱۲۲)
3 - روایتی از حادثهٔ معروف به شیخ طبرسی در نزدیکی بارفروش (دارن ۱۸۶۵)
4 - دو روایت در مورد آمل و بارفروش به تاریخ ۱۳۰۷ هجری قمری (مورگان ۱۹۰۴، ص ۲۴۸-۷۶۰)

دیوان امیر پازواری

این دیوان مجموعه‌ای از دو بیتی‌های طبری منسوب به شاعری به نام «امیر پازواری» است که «برنهارد دارن» شرق شناس روسی به یاری محمد شفیع مازندرانی، در سال ۶-۱۸۶۰ میلادی تحت عنوان کنز الاسرار در سن پطرزبورگ با برگردان پارسی چاپ کرده‌است.

مازندرانی گویش یا زبان

زبان مازندرانی در تمام سطوح ساختاری سه گانه: آوایی، واژگانی و نحوی ویژگیهایی دارد که آن را از زبان فارسی معیار امروزی متمایز می‌سازد. در واقع، اگر بدون در نظر گرفتن عوامل غیرزبانی و تنها بر معیارهای زبانی تکیه کنیم، اطلاقِ اصطلاح "گویش" برای گونه مازندرانی مسلماً از لحاظ علمی مشکل آفرین خواهد بود.

اختلاف آوایی ساختواژی

اختلاف آوایی ساختواژی

اختلاف واژگانی

اختلاف واژگانی

نحو

ساختمان عبارات در زبان مازندرانی، بر خلاف برخی از زبان‌های ایرانی دیگر مانند فارسی معیار، به صورت «هسته آخر» بوده در صورتی که ساختمان اسمی فارسی معیار به صورت «هسته اول» است.

نحو


ارسال نظر

کد امنیتی رفرش

نظرات ارسال شده


  1. ehsan : برخی از مطالب برگرفته از ویکی پدیا می باشد...

ممکن است به این موارد نیز علاقه مند باشید:

تبادل لینک هوشمند

    تبادل لینک هوشمند : برای تبادل لینک ابتدا مارا با عنوان شهر من بابـــــــــل وآدرس http://babol-bax.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.

    عنوان :
    آدرس :
    کد : کد امنیتیبارگزاری مجدد