عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
اخبار ورزش و جوانان استان مازندران ( شهرستان بابل ، بابلسر، فریدونکنار، رامسر، نکا،.. | 41 | 4006 | ramsar |
عمه ی جکی جان در ایران /عکس طنز | 4 | 1182 | admin |
عکس های دیدنی نوزاد پاندا | 15 | 2910 | admin |
کارت عروسی یک عروس داماد مازندرانی ، بخندین | 4 | 1454 | sazgar |
گلایـه دکتر شریـعتی از خـدا و جـواب سهراب سپـهری | 3 | 1858 | ghorbanpour |
دانلود آهنگ پیت بول وان تو تری (شاد در حد لالیگا) | 5 | 30565 | admin |
اعلام وجود بابل بکسیا... | 1465 | 58733 | admin |
دانستنیهای کوتاه و جالب درباره مغز! | 0 | 1005 | anita |
داستان زیبای «شایعه» | 0 | 910 | anita |
داستان خنده دار پرواز در اسمانها | 0 | 858 | anita |
پیامک های طنز و خنده دار (5) | 0 | 885 | anita |
جوکهای جدید و خنده دار تلگرام (5)! | 0 | 907 | anita |
دانستنيهاي جالب دنياي تغذيه | 0 | 862 | mahla |

محمدسعید بارفروشی مازندرانی معروف به علامه سعیدالعلماء (زادهٔ ۱۱۵۲ در قریهٔ دیوکلا از توابع شهر بارفروش - درگذشتهٔ ۱۲۳۳ در بابل) از فقها و مراجع تقلید ایرانی در قرن سیزدهم شمسی بود. |
محمدسعید بارفروشی مازندرانی معروف به علامه سعیدالعلماء (زادهٔ ۱۱۵۲ در قریهٔ دیوکلا از توابع شهر بارفروش - درگذشتهٔ ۱۲۳۳ در بابل) از فقها و مراجع تقلید ایرانی در قرن سیزدهم شمسی بود. وی نقش عمدهای در مقابله با بابیت مخصوصا در جریان اجتماع و جنگ قلعه طبرسی داشت.
زندگی
در یکی از روزهای ۱۱۸۷هـ.ق مطابق با ۱۱۵۲هـ . ش و ۱۷۷۳م مصادف با سالهای سلطنت وکیل الرعایا کریم خان زند در دیوکلای بارفروش به دنیا آمد. وی پس از فراگیری علوم مقدماتی در بابل و ساری به عراق عجم رفت و ادامه تحصیلات دینی را طی نمود از جمله اساتید وی محمدشریف مازندرانی معروف به شریفالعلما بودند. او پس از پایان دوران تحصیل به تدریس در کربلا پرداخت از میان شاگردان وی میتوان به شیخ زینالعابدین، ملا محمد اشرفی، شیخ زینالعابدین حائری مازندرانی، سید محمدربیع شوشتری اشاره کرد.
وی پس از محمدعلی ساروی امامت جماعت مسجد جامع بابل را بر عهده داشت. گفته شدهاست که پس از صاحب جواهر، شیخ مرتضی انصاری حاضر به پذیرش مرجعیت نبوده و سعیدالعلماء را از خود اعلم میدانستهاست و نهایتاً پس از نامهنگاری با وی و تایید سعیدالعلما، حاضر به پذیرش مرجعیت میشود.ایشان بخاطر مبارزه با بابیان از قبول مرجعیت سر باز زد و در پایامی برای شیخ انصاری نوشت: «هنگامی که در کربلا بودم و من و شما با هم از محضر شریف العلماء استفاده میبردیم، استفاده و فهم من از شما بیشتر بود اما در این مدت شما در آنجا مشغول تدریس و مباحثه بودهاید و من در اینجا گرفتار امور و مراجعات مردم هستم. شما در این امر از من سزاوارتر هستید.» سعیدالعلماء در پاسخ نامه شیخ انصاری که از ایشان خواسته بود مرجعیت را بپذیرد، از فتنه باب به «امور و مراجعات مردم» یاد می کند چرا که از فتنه و جنگ قلعه طبرسی بیش از چند ماهی نمیگذشت و بیم آن میرفت که بقایای سران بابیه به خصوص قره العین و میرزا حسینعلی بها که در نور مازندران در حال تبلیغ و تشویق مردم به گرویدن به میرزا یحیی صبح ازل بودند، قدرت گیرند.
دوران زندگي
اين دانشمند والا مقام پس از سالها تحصيل در حوزههاي مختلف ايران رهسپار عراق شد و سالهاي دراز در كنار شيخ مرتضي انصاري از كرسي درس مراجع بزرگي چون شريفالعلما مازندراني و شيخ محمدحسن نجفي معروف به صاحب جواهر فيض برد و خود در تحقيقات فقهي آنقدر كوشش كرد تا به درجه اجتهاد رسيد و همين امر سبب شد همهروزه بسياري از علما و بزرگان حوزه، پاي درس اين عالم بزرگ حاضر شده و از محضر او كسب فيض كنند. از جمله شاگردان وى در آنجا مى توان «شيخ زين العابدين» فرزند «كربلايى مسلم» ، «حاج ملا محمد اشرفى» ، «شيخ زين العابدين حائرى مازندرانى» و «سيد محمد بن ربيع شوشترى» (محمد التسترى) را نام برد كه در حدود ۱۲۴۶ هجری قمری برخى از تقريرات درس او را نوشته است. سعيدالعلما پس از چندي روانه مازندران شد و با اقامت در شهر بابل به انجام امور شرعي و ديني مردم پرداخت . سعيدالعلماء در فصاحت و نطق و بيان، يگانه زمان بوده است و در شهر بارفروش، مسند فقاهت و رياست دينى و مذهبى داشته و مرجع تقليد بوده است. آن مرحوم در آن شهر ازدواج كرد. او معاصر دو پادشاه از سلسله قاجار؛ يعنى محمدشاه و ناصرالدين شاه و مورد احترام شاه بوده است. وى به خصوص در علم فقه نسبت به ديگر فقها، برترى داشته و گويند كه اگر در عتبات مى ماند، مسلماً مرجعيت عامه به ايشان تفويض مى شد. سعيدالعلماء پس از مرحوم شيخ محمدعلى ساروى (اولين امام جماعت مسجد جامع بابل)، امامت جماعت آن مسجد را داشته است و اين مسجد در زمان فتحعلى شاه قاجار بنا شده است و خاندان «سعيدى» كه امروز در بابل زندگى مى كنند از فرزندان آن مرحوم هستند. سعيدالعلما بسيار متواضع و خوش برخورد بوده و پيوسته با روي گشاده با مردم برخورد ميكرد، متانت و وقار، صبر و حوصله، تحمل وي درگوش فرا دادن به سوالات و درخواستهاي مردم سبب شده تا از محبوبيت روز افزوني برخودار شود. يكي از نكات بسيار مهم و قابل توجه در زندگاني سعيدالعلما احساس مسئوليت، جديت و تلاش او در سركوبي شورش هواداران فرقه ضاله بابيت در مازندران است كه اين امر در كتابهاي مورخان و محققان به طور مشروح نوشته شده است، از جمله مرحوم اسماعيل مهجوري در جلد دوم كتاب مازندران مينويسد، يكي از مبلغان فرقه بابيت به نام ملاحسين بشرويهاي براي همكاري با ملا محمدعلي بارفروشي كه به اين فرقه گرايش پيدا كرده بود از خراسان روانه مازندران شد همين كه سعيدالعلما به انديشه ملاحسين پي برد براي پيشگيري دست به كار شد و به دستور او علما و اصناف در مسجد گردهم آمدند و آنگاه مبارزه با اين فرقه را به عنوان تكليف عنوان كرد. ایشان در منابع بهائيت و بابيت، شديداً مورد نفرين آن فرقه ضالّه واقع شده است. چنانكه در كتاب «ظهورالحق» درباره وى چنين آمده است:«ملايى است متعصب و لجوج و پرخاشگر و تندخو و متكبّر و ستمگر شده و از جهت جمودت عقيدت ظاهريه فرعيه و غلظت فقاهيه با ارباب علوم و معاريف هقليه و ذوقيه، خصومت شديده يافت». كه صد البته از همين اظهارات خصمانه بهائيان و بابى ها مى توان ارزش علمى و اخلاقى و ديانت آن جناب را درك كرد.
دیدگاههای درباره وی
آقا بزرگ تهرانی درباره سعیدالعلماء میگوید: «او در ردیف شیخ مرتضی انصاری و از اعاظم علما و اکابر فقهای شیعه بود.»
شیخ عباس قمی در کتاب فواید رضویه از وی در میان علمای بزرگ شیعه نام برده است. عبدالله جوادی آملی در دیدار با اعضای دبیرخانه کنگره سعیدالعلماء و ملا محمد اشرفی گفت:«علامه سعیدالعلماء و مرحوم اشرفی از پرافتخارترین سرمایههای علمی ما هستند که جامعه را به هویت واقعی اش رهنمون میسازند.» ناصر مکارم شیرازی نیز درباره وی میگوید: «درباره مرحوم علامه سعیدالعلماء (ره) هم اگر نباشد در باره ایشان جز همان داستان شیخ انصاری که اینها همه در درس شریفالعلماء، همدرس بودند و شیخ بعد از آنکه صاحب جواهر، مرجعیت را به ایشان ارجاع کرد شیخ انصاری به سعیدالعلماء بگوید شما اولی هستید، در فضیلت ایشان همین جریان کافی است.»
سعیدالعلماء و بابیان
یک صبح، پس از آنکه قدوس تعلیمات خود را داده بود، ملا حسین در هنگام طلوع خورشید برخاست و به اتفاق چند تن از دوستان بابیاش، به طرف منزل سعیدالعلماء رفت. ملا حسین وقتی به خانه ی وی رسید، دید که گرداگرد سعید العلماء را شاگردان و مریدانش در بر گرفته اند. ملا حسین پیغامش را رساند. او سعید العلماء را نصیحت کرد که «اوهام بیهوده» را از قلبش پاک کند و قدرت «دین جدید خدا» را تصدیق کند. هنگامی که سعیدالعلماء متوجه شد که شاهزاده، درخواست قدوس را برای فرستاده شدن به تهران و محاکمه شدن در نزد شاه، پذیرفته است، به شاهزاده نامه ای به این مضمون نوشت: آگاه باش که در این موضوع مداخله نکنی، چرا که او ظاهری موجه و زبانی فریبنده دارد. اگر به وی اجازه داده شود تا در محضر اعلی حضرت ظاهر شود، مطمئنا وی را گمراه خواهد کرد. او را نزد من بفرست و من به تو ۱۰۰۰ تومان می دهم. شاهزاده ۱۰۰۰ تومان (در برخی گزارش ها ۴۰۰ تومان) را پذیرفت و قدوس را به سعیدالعلماء تحویل داد. وی نقش عمدهای در مقابله با بابیت مخصوصا در جریان اجتماع و شورش قلعه طبرسی داشت.
واقعه قلعه طبرسی
در هنگام تجمع بابیان در قلعه شیخ طبرسی، فعالیتها و تلاشهای سیدالعلما در پایان دادن به اجتماع آنان نقش بسزایی داشت. سعید العلماء درخواستی فوری به ناصرالدین شاه که تازه بر تخت پادشاهی نشسته بود، نوشت: پرچم شورشی توسط فرقه پست بابیان برپا شده است. این گروه آشوبگر بی مسئولیت بدبخت جرات کرده اند که به اساس مطلق قدرت شاهانه ی شما حمله کنند. آنها برای خود قلعه ای ساخته اند و در حال تدارک مبارزه بر علیه شما هستند. آنها سرسختانه حق حاکمیت و استقلال خود را اعلام کرده اند. حق حاکمیت و استقلالی که تاج سلطنتی اجداد مشهورتان را هم تراز خاک می کند. شما در آغاز سلطنت خود هستید. چه غلبه ای بزرگتر از نابود کردن این مسلک منفور می تواند آغاز سلطنتتان را قاطع کند؟ اما ممکن است در سیاست خود دچار دودلی باشید. من احساس کردم که وظیفه ام است که به شما هشدار دهم که نه فقط این استان، بلکه تمام ایران ممکن است از حاکمیت شما سر باز زنند و تسلیم جنبش آنان شوند. پس از مدت چهار ماه كه قلعه محاصره شده بود، افراد داخل قلعه خود را تسليم كردند و سعيدالعلماء و ديگر علما، آنها را در محكمه، محكوم و محمدعلى بارفروشى (معروف به قدوس) که از نظر بابیان محمد، عیسی و مهدی است، را اعدام کردند. مستندی از زندگی وی تحت عنوان «دردی کشان» توسط عزیزالله محمدپور مدیر حوزه هنری مازندران و با همکاری استانداری مازندران ساخته شدهاست. در تهیهٔ این مستند از محلات قدیمی شهرهای قم، ساری، بابل رامسر استفاده شدهاست.
کنگره بزرگداشت و بازسازی مقبره
کنگره بزگداشت وی توسط سازمان تبلیغات اسلامی در اردیبهشت ۱۳۹۰ با ارائه ۱۳۰ مقاله برگزار گردید. مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران هدف از برگزاری کنگره وی را سیری در زندگی، احوال و شخصیت، کتابشناسی توصیفی، تحلیل و بررسی نظریات و آراء خاص فقهی، آراء و نظریات ویژه تفسیری، کلامی، عرفانی و اخلاق، سیری در مقالات معنوی و مکاشفات عرفانی (سلوک عرفانی) وی دانست.
همزمان با کنگره بزرگداش وی هشت اثر از او و ملامحمد اشرفی رونمایی گردیده و تمبر یادبود آندو نیز منتشر و تندیس وی نیز در میدان کارگر بابل نصب شد.
سعیدالعلماء به سال ۱۲۳۳ خورشیدی (۱۲۷۰ قمری) در زادگاهش بابل درگذشت و در همان شهر در انتهای بازار مسجد جامع، مدفون گردید. مقبره وی با کمکهای مردمی و دولتی بازسازی و بازگشایی شده است. به گفته سید عباس کاشانی مقبره وی به آتش کشیده شده و برای تخریب آن تلاش شده بود. کتابخانهای در بابل نیز بنام وی نامگذاری گردیدهاست.
نقل قول و خاطرات
آیت الله کریمی:« ایشان از مشاهیر علمای قرن 13 و از افتخارات استان مازندران هستند. وی در کنار شیخ الفقها مرتضی انصاری در نجف اشرف از محضر استاد الفقها ملا شریف العلمای مازندرانی شاگردی کرد تا اینکه به مقام عالی اجتهاد دست یافت. در مقام علمی علامه سعید العلماء همین بس که مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی او را از لحاظ علمی و فقهی هم طراز شیخ مرتضی انصاری می نامد و برخی ایشان را از شیخ اعظم انصاری برتر می دانند. » پیام رهبری به كنگره بزرگداشت سعید العلما : «جناب آقای سعیدالعلما مازندرانی مردی بزرگ و فقیه و از نظر علمی از قوت بالایی برخوردار بوده است.»
فیلم مستند زندگی سعیدالعلماء
مستندی از زندگی وی تحت عنوان «دردی کشان» توسط عزیزالله محمدپور مدیر حوزه هنری مازندران و با همکاری استانداری مازندران ساخته شدهاست. در تهیهٔ این مستند از محلات قدیمی شهرهای قم، ساری، بابل رامسر استفاده شدهاست.
نظرات ارسال شده